شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز

ساخت وبلاگ
قیامتی اگرهست این آخرالزمان است پایان هرچه آغاز در انتظارمان است نشانه ی قیامت تباهی و فساد است وقتی میان مردم فسق وفجور زیاداست وقتی که کارزشتی قبحی دگر ندارد وقتی کسی به  انسان  حرمت نمی‌گذارد وقتی صدای فریادازهرطرف بلنداست موسیقی زمانه فریاد دردمند است وقتی که حرف حق است دلیل قتل وزندان وقتی که حاکمیت افتد به دست دزدان وقتی که آه مظلوم رسد به آسمانها وقتی که نیش خنجر رسد به استخوانها وقتی کسی نگیرد از بی کسان سراغی مردم شفا بخواهند از مرده ی الاغی وقتی که دادخواهان خود همچو مجرمانند منتخبان ملت  بدخواه مردمانند وقتی خدا ببیند روی زمین غریب است وقتی خداپرستی یک خدعه و فریب است آن روز همه بدانید  قیامتی به راه است روزی که نسل آدم رسوا و روسیاه است  احوال این زمانه  اینقدر خراب و زار است کز کثرت خرابی نزدیک انفجار است      شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 17:54

فلسفه ی اینهمه آزارچیست؟ چاره ی این خلق گرفتار چیست؟ ازغم ودرد هیچکس آسوده نیست فایده ی این غم بیهوده چیست؟ عمربشر دائم و جاوید نیست موقع مرگ فرصت تمدید نیست آنجاکه جبراست وخداکاتب است  آدمی درگیر غمی کاذب است یادلش آزرده زخویشان شود یازغم یار پریشان شود یاغم نان دارد و باشدفقیر یاشده زندانی و باشد اسیر یاکه خداداده به او روی زشت یا که بود همسفرش بدسرشت تا بخود آید شده فرتوت و پیر چیزی نمانده است ازعمرقصیر روز و شبش با غم و حسرت گذشت چرخ زمان هم به مرادش نگشت آنهمه دلواپسی و رنج و درد  هیچ زمان مشکل او حل نکرد آدم ازاین واقعیت غافل است کاین همه رنج زحمتی بی حاصل است عمر دوروزاست خرابش نکن آلوده ی رنج و عذابش نکن غصه ی بیهوده عذابت دهد غم همه دم حال خرابت دهد قدرهمین لحظه که داری بدان دست تو گنجی است بنام زمان بخودبگورنج کشیدن بس است روح تو زندانی این محبس است رنج کسی رانرساند بهشت  دست تو باشد چه شودسرنوشت آنکه به تو گفته ریاضت کشی گفته به بختت بزنی  آتشی من به تو گویم زغم آزاد شو  قهقهه زن خنده بکن شاد شو   شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 26 مرداد 1402 ساعت: 16:20

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 42 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 11:57

این روزا فایده نداره که آدم لوتی باشه  روزگارش چه سیاهه اگه طاغوتی باشه این روزا فایده نداره داشتن ذات و مرام این روزا فرقی نداره چی حلاله چی حرام این روزا دیوانگی بزرگترین سعادته  کشتن وشکنجه کردن نوعی از عبادته این روزا حتی خدا   میترسه آفتابی بشه نکنه یه وقت بیاد  بیرون و ردیابی بشه این روزا مشکل ما فقط حجاب خانماست  این روزا حاکمیت از بی حجابی تو کماست این روزا زبان سرخ سر رو بر باد میده اینهمه صدا کشی جنون فریاد میده  یاکه ساکت بنشین و حرف ناجور نگو یا سردار برو قصه ی منصور بگو شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 22:24

این روزاکه خرتو خره حسابی فرق نداره بنفش و سبز و آبی فرق نداره آخوند باشه یا عامی وزیره یا مدیره   یا نظامی  این بار دیگه اوضاع خیلی خرابه مسابقه است وقت بچاب بچابه از بس شده این مملکت خر تو خر بی شرفا  زدن  به سیم آخر دزد اگه رسوا نشه  پر رو میشه هرروز یه گند تازه شون رو میشه به سادگی شتر میره با بارش وقتی که رفت تازه میدن گزارش  نه آدمن نه زنگین نه رومی   کمشونه حقوقای نجومی دار و ندار ملتو که بردن  بالای اون لیوان آبی خوردن زندوناشون پر شده از مخالف  دانشجو و معلم و مؤلف چقدر جوون که کور شدن یامردن چقدر زنها تیپا و سیلی خوردن بند زنان پراز سبیل کلفته  غیرت ، شرف ، این روزا حرف مفته اوضاعشون خراب شده حسابی بعد میزارن گشت واسه بی حجابی مردم دیگه جون ندارن بریدن  چهل ساله که فقط عذاب کشیدن  اینا نمیدونن  حیا چه رنگه فکر میکنن چاره ی کار تفنگه دیدن اسد رفتنی بود نگذاشتن تو سوریه تا میتونستن کشتن فکر میکنن این نسخه رو بپیچن  مردمی که دست خالی هستن هیچن فکر میکنن میشه با زور و ارعاب تا همیشه باشن تو خونه ارباب نمیدونن که کارشون تمامه بساط ظلم همیشه بی دوامه ملت باید میداد بهای سنگین  تا بدونن فرق طلا و سرگین  شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 22:24

من شنیدم که پرستوی مهاجرمیگفت که بهارنزدیک است وکبوتر که پرش  سوخته بود پردرآورده و آماده پرواز شده وشنیدم ازباد که هواآبستن تغیراست چلچله رد و شد وباشادی خواند همه بیدارشوید نوبت رویش خورشیدرسید  نیم قرن است که این فصل زمستان و تگرگ خیمه زده  سالهاست زندگی و عشق و امیدیخ زده است قلبها منجمد است  سالهاست خانه به هیزم شکنی مدیون است که اگر باتبرش زخم نمیزد به درخت همه مردم شهر ،در زمستان بلا میمردند به سپیداربلند مدیونند که اگرسوخت ولی کاری کرد که زمستان سیاه حاکم مطلق نشود نوبت رفتن این فصل زمستان سیه نیز رسید نوبت رویش عشق است و امید نوبت خواندن وچهچه زدن بلبلهاست نوبت سرزدن قاصدک است  من شنیدم به پدر دختر غمگینش گفت؛ پدرم روسریم ازسرم افتاد چه کنم  نکند موی مراباد به زندان ببرد وپدر خنده کنان گفت به او: نازنین دخترکم ،بگذار باد نوازش بکند موی تورا دخترک شانه به موهایش زد تابه پیشواز بهاران برود من وچندین نفراز اهل محل  که همه ساکن زندان بودیم خواب دیدیم که آزاد شدیم  وشنیدیم یکی را میخواند عاشقان فصل بهار نزدیک است شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 24 تير 1402 ساعت: 22:35

من اگرخدابودمیه خدای مهربون ،واسه آدمابودم من اگرخدابودم حضرت آدم وحواروبرای خوردن یه دونه سیب،نمی روندم ازبهشت من اگرخدابودم دنیااینجوری نبود هیچ چیزی زوری نبود نه پیام آوری داشتم نه کتاب نه میکردم هیچ امامی انتخاب  باهمه حرف میزدم بی واسطه میگفتم به آدما،که اگرمیخوان برن بهشت نه میخوام برای من کاری کنن نه عبادت نه ریاضت نه عزاداری کنن میگفتم به آدما،هرکی عاشقه یراست میره بهشت هرکسی هم بکنه کارای زشت توهمین دنیامیشه اسیر دست سرنوشت هرکسی بدکنه بدهم می بینه هرکسی هرچه بکاره میچینه من اگرخدابودم ،هیچکی بینوانبود یکی سلطان ویکی گدانبود من خزانه دار این دنیابودم  چرابایدآدما گشنه باشن، چراباید یکی تو ثروت وپول غلت بخوره یکی حتی واسه ی یه لقمه نون لنگ بمونه من اگرخدابودم دین من عاشقی بود مذهبم دلدادگی مسلکم  پاکی بود نه جهنمی میساختم نه بهشت وقتی هیچکس تودلش عقده  وحسرت نباشه وقتی هیچکس خودش و مظلوم وبدبخت ندونه این جهان میشه بهشتی که خدا وعده میده دیگه هیچکی کار بد نمیکنه قربونت استاکریم ،فکرکنم خسته شدی ،حال نداری دیگه کلا بی خیال مردم دنیاشدی آدماهرچی خداخدا کنن، انگاری نمیشنوی اونیکه شیطان پرست و بی خداست توزمین داره خدائی میکنه ثروت و قدرت همه تودستشه میتونه هرجای این دنیا بخواد   چنگی راه بندازه بین آدما میتونه ثروت هر کشور و غارت بکنه  اینهمه تو دنیا جنگه میدونی دلا دیگه مثل سنگه میدونی جای حرف تیرو تفنگه میدونی خلاصه استا کریم  نمیدونم واسه چی اینجورداری تا میکنی چرا  اینجور بدی بامردم دنیا میکنی خیلی ها گرسنه ان  خیلی ها آواره ان خیلی ها زندگیشون جهنمه خیلی هانصیبشون اززندگی فقط غمه یاخدایی بکن اما نه به شیوه ی خودت بلکه شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 24 تير 1402 ساعت: 22:35

دیریست که مااسیر در دیم  دیریست که زندگی نکردیم ازشادی و شور بی نصیبیم  خودرا به دروغ می فریبیم  ترس در دلمان ریشه دوانده مارا سر   جایمان   نشانده  دلواپس نان و  مال  بودیم ازترس شکنجه  لال  بودیم ما طالب   دردسر   نبودیم دنبال   نزاع   و  شر نبودیم هرکس که به ظلم معترض شد با ایل و تبار  منقرض شد دید یم  و به سادگی  گذشتیم با خبر شدیم  و  بر نگشتیم  باید که به فکر چاره باشیم  درظلمت شب  ستاره باشیم گرتن  بدهیم  به این سیاهی بر اینهمه ظلم  و باج خواهی از ترس شویم اگر که پنهان  این قصه نمی‌رسد به پایان  باید که به  پا  کنیم  قیامی حتی به بهای  قتل عامی   شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 19:49

من که درعشق آسمانم آبی است من که شبهای دلم مهتابی است همچو شمع یک عمر عاشق بوده ام دشت گلهای شقایق بوده ام  سینه ام لبریز بود از عشق ناب  یک همیشه مست بی جام شراب این سزاوار است که بختم این شود قلب من ازهر چه عشق چرکین شود این سزاوار است که قلبم خون شود از   جفای  دلبری  مجنون  شود من به عشق دیگر ندارم اعتماد بی شماری دیده ام بی عشق شاد عاشقان   اما  همه  بیچاره اند تیره بختی با دلی  صد پاره  اند شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 19:49

بخداتشنه ی آنم که ببینم روزی همه ی مردم ایران شادند نه کسی زندانیست نه کسی بردار است نه زنی زجه زندبرگوری که درآن نوگل پرپرشده اش مدفون است نه کسی دغدغه اش نان شب است نه کسی بیکاراست کودک کاری نیست زن بدکاری نیست مردم آزاری نیست هیچ بدبخت وگرفتاری نیست هیچ جلاد وستمکاری نیست هیچ چیز زوری واجباری نیست هیچ شیادو تبهکاری نیست هیچ معتادوبزه کاری نیست مرد وزن پیرو جوان میخندند همه اززندگی و قسمت خود خرسندند همه ی دلها شاد همه ایران آباد همه جامهرومحبت جاری همه جا عشق و صفا و یاری ولی انگار دراین غمکده این خواب محال است محال  انچه گفتم همه یک خواب وخیال است خیال شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر زیبای روزهای روشن از اردلان سرافراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9ahwaz525 بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 19:49